تعطیلات نوروزی 1
سلام به دردانه شیرینم به آرامش جانم به آروینم که معجزه زندگیمه سلام به هممممممممممممه دوست جونای ماهمون اینقدر دیر اومدم اینجا که نمی دونم از کجا و چه جوری شروع کنم چند روز قبل از تعطیلات خاله تبسم جون از اصفهان اومدن شمال و کل تعطیلات و با هم بودیم و کلی به هممون خوش گذشت هر روز به اتفاق خاله جون و دایی ایمان اینا می رفتیم سمت شاپ ها و مراکز خرید و شهر بازی و رستوران و بستنی نعمت و ... اینجا پاتیکاست که مدیرش همسایه گلمونه خاله و دایی و زن دایی مژده و &...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
11:00